رویای خیس...
اینجا میان خیس ترین رویا نشسته ام و روی خیس ترین کاغذ می نویسم از اشک چشمان آفتاب که به خون کشید قلب آبی دریا را.....
چه قدر حافظه ام ضعیف شده است، یادم نمی آید کی بود... تو یادت هست؟؟؟ نه،اصلا مهم نیست... جدایی که یاد آوردن ندارد!!!! نظرات شما عزیزان: چهار شنبه 29 شهريور 1391
| 18:27 | علوی | |
|
|
.: طراحی قالب وبلاگ : نایت اسکین :. |